اموال مثلی و اموال قیمی و مال معین

مال مثلی

مالی است که شبیه و نظیر آن زیاد باشد ، مانند برنج ، حبوبات،  شکر ، اتومبیل پژوی صفر کیلومتر ( دقت شود اگر اتومبیل کارکرده باشد دیگر مال مثلی محسوب نیست )

در این باره ماده ۹۵۰ قانون مدنی مقرر می دارد: ( مثلی ، که در این قانون ذکر شده عبارت از مالی است که اشتباه و نظایر آن نوعا زیاد و شایع باشد ، مانند حبوبات و نحو آن، و قیمتی مقابل آن است . مع ذلک تشخیص این معنی با عرف می باشد .)

منظور از اشباه و نظایر در تعریف مال مثلی آن است که دو چیز از حیث قیمت،  اوصاف و اعراض شبیه یکدیگر باشند ، به گونه ای که در مقام وفای به عهد هر یک را بتوان به جای دیگری به طلبکار تسلیم کرد . لازم به ذکر است ضرورتی ندارد که تمام اوصاف آن دو مثل و همانند هم باشد بلکه کافی است ویژگی هایی که مبنای تعیین قیمت و ارزش قرار می گیرد عرفا یکسان باشد ، مانند دو اسکناس هزار تومانی

نکته

 دقت شود جهت تشخیص مال مثلی از مال قیمی و معنی این دو باید به عرف مراجعه کرد  درواقع ملاک عرف است هرچیزی که در عرف و محل ما بصورت مثلی باشد یعنی جایگزین داشته باشد را مثلی میدانیم یعنی اگر از بین رفت ما در عوض آن مالی شبیه بهش وجود داره که به جایگزینی اون به طرف مقابلمان بدهیم مثلا اگر ماشین صفر کیلومتر شخصی دستمان بود و تصادف کردیم ماشین از بین رفت این ماشین صفر کیلومتر مثلش وجود دارد و میتوانیم ماشین صفر کیلومتر دیگری بجای آن به او بدهیم اما اگر همین ماشین کار کرده بود چون از لحاظ شرایطش شبیه و نظیرش نیست این مال مثلی نیست و قیمی محسوب می شود .

مال قیمی

مال قیمی مالی است که شبیه و نظیر ندارد و عرفا مال دیگری هرچند از همان جنس را نتوان جایگزین آن نمود ، مانند آپارتمان،  اتومبیل کارکرده،  حیوانات و …

فواید تقسیم بندی مال به مثلی و قیمی

تقسیم بندی اموال به مثلی و قیمی در پاره ای موارد به کار می رود ، چنانچه در مورد مسئولیت غاصب  بنابر ماده ۳۱۱ قانون مدنی . اگر مغصوب تلف شده مال مثلی باشد مانند گندم غاصب باید مثل آن را به مغصوب منه رد نماید؛ اما اگر مغصوب تلف شده قیمی باشد مانند اتومبیل کار کرده باید قیمت آن به مغصوب منه پرداخت گردد .

نکته ۱

در صورتی که مورد معامله مال قیمی باشد  در عرف ممکن نیست مال دیگری را به جای آن مال به متعهد له (طلبکار )تسلیم نمود لذا اگر آن مال ، قبل از تسلیم تلف شود عقد منحل می شود .

ماده ۳۸۷ قانون مدنی در این باره مقرر می دارد.:

( اگر مبیع قبل از تسلیم بدون تقصیر و اهمال از طرف بایع تلف شود بیع منفسخ و ثمن باید به مشتری مسترد گردد. مگر اینکه بایع برای تسلیم به حاکم یا قائم مقام او رجوع نموده باشد که در این صورت تلف از مال مشتری خواهد بود )   

  

نکته

بنابر نظر اقوی ماده ۳۸۷ قانون مدنی از قواعد آمره نیست پس متعاملین می توانند خلاف آن توافق نمایند .

نکته ۲

مال قیمی همیشه باید به صورت عین معین مورد معامله قرار گیرد ، ولی مال مثلی می تواند به صورت کلی فی الذمه،  کلی در معین و یا عین معین مورد معامله قرار گیرد . پس عین معین می تواند مالی مثلی یا قیمی باشد . بنابراین اگر ( الف) تنها صد کیلو گندم در مغازه خود داشته باشد و آن را بفروشد ، در اینجا گندم که از اموال مثلی به شمار می آید به صورت عین معین معامله گردید .

نکته ۳ 

عین معین ، در روابط قراردادی همیشه قیمی است. زیرا دارای شبیه و جایگزین نیست .

بنابراین ، اگر موضوع معامله ، عین معین مثلی باشد. مانند دو تن برنج طارم موجود در انبار معین ، چنانچه مورد معامله مطابق اوصاف مقرر در عقد نباشد.

متعهد له امکان الزام متعهد را ندارد او می تواند یا عقد را فسخ کند یا آن را با همان وضعیت قبول نماید.

چون عین معین جایگزین ندارد ولی عین معین در مسئولیت غیر قراردادی ( ضمان قهری ) ممکن است قیمی یا مثلی باشد پس ، اگر شخصی گندم های موجود در انبار دیگری را تلف نماید باید مثل آن را بدهد .

نکته ۴

بنا بر نظر اقوی ؛ اموال غیر منقول از اموال قیمی به شمار می آیند نه مثلی .

تعریف عین معین ،کلی در معین و کلی

عین= مالی است مادی که به طور مستقل در خارج وجود دارد و قابل احساس با حس لامسه می باشد.  مانند خانه ، باغ ، کتاب ، کیف ، لباس خانه و غیره….

الف ) عین معین

 مالی است محسوس و مادی ، که وجود خارجی و مشخص دارد و جدای از سایر اموال ، مشخص و قابل اشاره است . مانند کتاب و خانه ی معین ، برنج های موجود در یک انبار مشخص و آن میز.  عین معین ، عین شخصی و خارجی نیز نامیده می شود . عین معین ممکن است مفروز باشد ( یک مالک) یا مشاع باشد ( چند مالک ) .

ب ) کلی در معین 

 هرگاه مقداری از یک عین معین تجزیه پذیر مورد تعهد باشد به آن کلی در معین گویند برای مثال ؛ از ۵۰۰ کیلو گندم معین ، ۲۰۰ کیلوی آن را بفروشیم،  در اینجا ۵۰۰ کیلو گندم عین معین است اما ۲۰۰ کیلوی مورد تعهد از ۵۰۰ کیلو نامشخص می باشد .

ج) کلی یا کلی فی الذمه  

کلی مفهومی است ذهنی و دارای مصادیق متعدد و به تعبیر قانون مدنی ( صادق بر افراد عدیده ) ماده ۳۵۱ قانون مدنی) ، که در خارج مشخص و معلوم نیست به تعبیر دیگر کلی مال است که فقط جنس ، اوصاف و مقدار آن قید شده و مورد توافق طرفین قرار گرفته بدون آنکه مصداق قابل اشاره ای  در زمان عقد در عالم خارج داشته باشد مانند ده تن برنج طارم .

در تعهداتی که موضوع آن مال کلی است متعهد مجبور نیست که مال معینی را در مقام وفای به عهد به طلبکار بدهد ، تعیین مصداق و فرد مورد تعهد با متعهد می باشد ولی متعهد باید مصداقی را  تسلیم نماید که مطابق شرایط مقرر در قرارداد باشد .

با ما همراه باشید. وکیل اصفهان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button